عشق بدل گاه درد گاه دوا میدهد


جمله امراض را عشق شفا میدهد

گاه دوا را دهد خاصیت درد و غم


گاه دگر درد را طبع دوا میدهد

این صدف چشم من گاه گهر ریختن


همچو دل بحر و کان داد سخا میدهد

هست درو بحرها موج زنان وین عجب


بحر بود در صدف عشق چها میدهد

دم بدم اندوه و غم بر سر هم می نهم


باز دل تنگ را وسعت جا میدهد

حاصل ایام عمر هر چه بود غیر دوست


دین و دل و عقل و هوش کل بفنا میدهد

هر دمی از فیض جان گیرد و بازش دهد


آنکه ستاند دگر باز چرا میدهد